شاعر : محمدرضا کوزه گر کالجی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن قالب شعر : مثنوی
روحمطهر تو،خورشیدبیزوال است باظلمت وتباهی،همواره درجدال است
ای شـهـســوار دلـهـا،آقـا امـام کــاظـم غالببهخشم گشتی،ایروح پاکوصائم
رسوا تو کردی ایشه،بنیان ظلم هارون هفتم اماممعصوم،عالمبه توست مدیون
از تو خراب گشته، بنیاد مکروتزویر باخونسرختای شه،فاتحشدیبهشمشیر
با صبر و استقامت، آوردهای به زانـو ظلم وشکنج جلاد،ای شهسوار مه رو تسلیم شد به نزدت، ظلم و شکنجه و زجرایوبازتوآموخت،درس نجابت وصبر
ای کوه صبر وتقوی،مولی امام هـفتم وی آنکـه درگـه تو،بـاشـد پـنـاه مـردم
مـولی غـلامـیـم را،امضا نما هـمـیـشه تا من غـلامیت را،سـازم هـماره پیشه
آقـا امـام کــاظـم، ای روح جــاودانــی در روز حـشـر مولی،امیـد شیـعـیـانی
جـان شه خـراسـان، دستـم بگـیـر مولا تـا رو سفـیـد گـردم،در روزحـشر آقا